الهام بهروزی: زنان بوشهری در عزاداری حسینی حضور و نمود پررنگی دارند تا جایی که این زنان از نخستین روز ماه محرم تا آخرین روز ماه صفر، با برپایی آیینهای مختلف و حضور در مراسم سوگواری سالار شهیدان و یارانش نقش فعالی را بازی میکنند
الهام بهروزی
زنان بوشهری در عزاداری حسینی حضور و نمود پررنگی دارند تا
جایی که این زنان از نخستین روز ماه محرم تا آخرین روز ماه صفر، با برپایی آیینهای
مختلف و حضور در مراسم سوگواری سالار شهیدان و یارانش نقش فعالی را بازی میکنند.
آنها با ارادات قلبی که به امام حسین (ع) و اهل بیت دارند، در طول این دو ماه به
اشکال مختلفی سوگواری خود را به نمایش میگذارند.
بدیهی است زنان جنوبی به تاسی از باورها و سنتهای
اجدادشان، آیینهای شاخصی را در دهه اول ماه محرم، اربعین و دهه پایانی ماه صفر
برگزار میکنند که برخی از این آیینها با شکل و شمایل زنانه، تنها در مراسم
زنانه برگزار میشود، مثل«مختک علیاصغر» یا «عزای سرپایی». از دید کارشناسان،
برخی از آیینهای سوگواری زنان بوشهری متاثر از کنیزان افریقایی بوده است و
سدیدالسلطنه در فصلی از کتاب «خلیج فارس و دریای عمان در صد سال پیش» به این موضوع
اشاره کرده است.
در این میان، اما محسن شریفیان در بخشی از کتاب «اهل ماتم؛
آواها و آیینهای سوگواری در بوشهر» به کلیات و تاریخ عزاداری زنان این منطقه
پرداخته است. او در این اثر با اشاره به نوازندگی برخی از زنان بوشهری در مراسم
سنج و دمامزنی اشاره کرده و در این باره نوشته است: «گفته میشود که در گذشته،
زنی معروف به «میشتی زهرا» (مشهدی زهرا بلالزاده) در مسجد خیزکیها (محل بهبهانی)
دمام اشکون را بسیار جسورانه مینواخته و نواختن سنج از سوی زنی معروف به «دیحسین
ماهینی» در مسجد محله «جفره» نیز در نوع خود کمنظیر بوده است.
این موسیقیدان نامآشنای بوشهری در ادامه به عزای سراپایی
زنان بوشهری پرداخته و آورده است: «در این مراسم، پس از خواندن ذکر و آوازهای
سوگواری، نوحهخوانی آغاز میشود. در نوحهخوانی، نخست زنها بهصورت نشسته –در حالی که با یک دست بر روی
پا و با دست دیگر روی سینه خود میکوبند- به همخوانی در جواب نوحههای سرخوان برمیآیند.
اغلب این نوحهها از نوحههای «پامنبری» در عزاداری مردانه
تاثیر گرفتهاند و از همین رو، نیز به آنها «پامنبری» میگویند. ضمن اینکه تعدادی
از نوحههای نشسته در میان زنان، همان نوحههای پامنبری است که کردها در مساجد و
تکایا، به خواندن آن میپردازند (در مجموع خواندن ذکر، پامنبری و روضه در میان
زنان معمولا با همان کیفیت رایج در بین مردها صورت میگیرد).
با سپری شدن حدود نیم ساعت نوحهخوانی بهصورت نشسته،
عزاداری وارد مرحله دیگری میشود. در این نوبت به دستور «سرخوان» حاضران بهصورت
دستهجمعی قیام میکنند. سپس سینهزنی به صورت ایستاده دنبال میشود. به همین دلیل
به این قسمت از مراسم «عزاداری سرپایی» گفته شده است.»
وی در تشریح ادامه این آیین نوشته است: «آنگاه سرخوانان با
خواندن نوحههایی که از ریتمی تندتر و موضوعی مهیجتر برخوردارند، بهتدریج مراسم
را به اوج میرسانند؛ تا جایی که بعضی از عزاداران هنگام سینهزنی، با چپ و راست
کردن شانههای خود، حالت «خلسه» به خود میگیرند و گاه بعضی از افراد نیز اقدام به
نوعی حرکات موزون میکنند که میتوان آن را بهعنوان سماع عزاداری در مراسم زنانه
معرفی کرد.»
شریفیان درباره ویژگی نوحههایی که در عزاداری سرپایی زنان
بوشهری خوانده میشود، آورده است: «نوحههای عزای سرپایی از سکانسها و جوابهای
کوتاهی برخوردار است و بعضی از آنها به نوحههای عزاداری مردان در «بُر حیدری»
شبیه و تعدادی نیز به نغمههای رسیتاتیفگونهی «یزله» میمانند؛ به همین دلیل زنها
به عزای سراپایی «یزله عزا» میگویند.
اغلب نوحههای سرپایی، از یک نمونه انتزاعی نشات گرفتهاند؛
بهگونهای که شروع و خاتمه نوحهها و نیز جملهبندی ملودی اغلب آنها مشابه هم
هستند. مبادله نوحههای مختلف در این بخش، یکی پس از دیگری و بدون انقطاع حداکثر
نیم ساعت به طول انجامیده و سرانجام با
خواندن آخرین نوحه –معمولا نوحهای با مطلع «الوداع ای خواهرانم الوداع» مراسم
به پایان میرسد. این نوع عزاداری یکی از مهیجترین و از تنها شاخصههای عزاداری
زنانه نسبت به فرمهای عزاداری مردانه در بوشهر است. اجرای اصلی آن را باید در
مراسم فوت اشخاص بهویژه عزای جوانان ناکام مشاهده کرد.»
این موسیقیدان این گونه عزاداری را متاثر از عزای زنانه
مناطق غربنشین دانسته و تاکید کرده است: « اجرای این مراسم در میان عربهای ساکن
بوشهر با کیفیت بهتری برگزار میشود. در میان عربهای خوزستان، این نوع عزاداری به
«هوسه» مشهور است که گاه به آن «یزله» نیز گفته میشود. در بوشهر نیز برخی به عزای
سرپایی «یزله» میگویند. «هوسه» در جنوب عراق بهویژه بصره نیز رایج است و مطلعین
هوسه رایج در خوزستان را برگرفته از هوسه عراق میدانند.»
وی سپس به جایگاه یزله در میان مردم بوشهر و خوزستان اشاره
و تصریح کرده است: «یزله در اصل از فرمهای مطرح موسیقی جشن و سرور بوده و هم در
بوشهر و هم در میان عربهای خوزستان از جایگاهی خاص برخوردار است. ضمن اینکه در دو
رسم متضاد؛ هم در عروسی و هم در عزا به کار گرفته میشود.
فرم کلی عزاداری زنانه در مراسم مذهبی بوشهر، معمولا به
همین شکل بوده و تنها در عزاداریهای مختلف متناسب با مناسبت آن نوحهها و مضمون
آنها عوض میشود.»
شریفیان در ادامه با اشاره به «شوره»، دیگر آیین عزاداری
زنان جنوبی نوشته است: «زنها شب هنگام برای شنیدن روضه یا مرثیهخوانی به گرد هم
جمع میشوند. عزاداری زنانه معمولا با خواندن آوازی معروف به «لایه لایه» یا
«لالای» آرام آرام شروع میشود؛ این آواز برگرفته از «لالایی» است که زنهای
بوشهری برای خوابانیدن طفل خود میخوانند.
آواز لالایی بیشتر در مایه «دشتی» که یکی از زیباترین
متعلقات مستقل دستگاه «شور» -از ردیف موسیقی ایرانی- است، خوانده میشود. این آواز
معمولا با متری آزاد اجرا و در بوشهر به شیوههای مختلفی خوانده میشود که بیشتر
به شیوههای شروهخوانی» شباهت دارد…
اینگونه آوازهای
حزنانگیز در عزاداری زنانه که به شروهخوانی و لالایی میماند، در مناطق مختلف
استان بوشهر رایج است. در بعضی از این مناطق بهویژه گناوه، دیلم و بخشی از
شهرستان دشتستان به خواندن این گونه آوازها در عزاداری زنانه، «شوره» میگویند.»
به گفته وی، آواز «شوره» در عزاداری زنانه از نظر شباهت در
ساختار و عنوان با آوازهای حزنانگیز «هوره» که آن را نیز در عزاداری زنانه میخوانند،
بیارتباط نیست. کارشناسان و مورخان، خاستگاه «هوره» را در میان اقوام کرد دانسته
و اکثر قریب به اتفاق آنها این آواز را بهعنوان یکی از کهنترین آوازهای ایرانی
معرفی میکنند. مشهور است که این آواز را کردها در گذشته ستایش اهورامزدا میخواندند.
این نوع آواز بدون همراهی ساز در تمامی نواحی غرب ایران چون
لرستان، ایلام، کرمانشاه، کردستان و برخی نقاط دیگر (بخشهایی از همدان و خوزستان)
اجرا میشود. برخی از محققان، هوره را مجموعه دعاهای که نیایش نامیده میشود و
شامل باورهای اولیه زرتشتی است، میدانند.»
شریفیان با تاکید بر اینکه نواهای «شروه» در عزاداری زنانه
استان بوشهر از کهنترین آوازهای برجای مانده از موسیقی باستانی ایران است، نوشته است: «نگته دیگر اینکه با رویکرد تشابه
آواز «شروه» با آوازهای «شروه» در موسیقی بوشهرریال چه از نظر ساختار آوازی و چه
از نظر نامگذاری –در واژه شوره جای «واو» و «ر» تغییر پیدا کرده و به اصطلاح
«قلب» صورت گرفته است- و نظر به قدمت رایج بودن اصطلاح شوره در استان بوشهر نسبت
به بهکارگیری واژه شروه از شوره و آواز شوره از آواهای باستانی هوره ماخوذ شده
است.»
این آهنگساز و پژوهشگر حوزه موسیقی نواحی همچنین «چاووشی»
را آیین موسیقایی دیگری دانسته که در عزاداری زنانه در بوشهر اجرا میشود و در
روستاهای اطراف به آن «چوش» گفته میشود. او در این باره گفته است: «چاووشخوانی
در بوشهر، در بعضی از مراسم سوگواری و تعزیه سالار شهیدان و یارانش، از سوی نوحهخوانان
مرد و سرخوانان زن و در بعضی از روضهخوانیهای سنتی، از سوی اهل منبر مورد
استفاده قرار میگیرد.
در بعضی از روستاهای استان بوشهر مثل «میانخره»، «چاووشی»،
«چارک» و… نوای چاووش در مراسم سوگواری بسیار سوزناک و با حالات اجرایی متفاوتی
خوانده میشود؛ بهگونهای که با وجود شباهت کلی آن نسبت به آواز اصلی بهوضوح از
هم تشخیص داده میشوند؛ اما در بندر بوشهر بین آواز چاووشی در مراسم سوگواری و
آواز اصلی آن تفاوتی احساس نمیشود.»
وی سپس به اجرای چاووشخوانی در اربعین اشاره و تصریح کرده
است: «در مراسم سینهزنی سنتی ویژه اربعین حسینی، پس از خواندن نوحه «واحد» از سوی
نوحهخوان، چاووش اجرا میشود. در این اجرا با دستور «یامظلوم» سینهزنها با پاسخ
دادن به سینهزن تکخوان، با گفتن و تکرار مداوم «یامظلوم» به صورتی که زیر صدای
کار نوحهخوان باشد، به همخوانی و سینهزنی میپردازند.»
شریفیان در خصوص اشعاری که در چاووشخوانی خوانده میشود،
نوشته است: «اشعار چاووشخوانی در بوشهر، دوبیتیهایی است که اغلب بر وزن فاعلاتن
فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (بحر رمل مثمن محذوف) سروده شده و شمار زیادی از این اشعار
بنا به گفته اجراکنندگان آنها از دیوان اشعار ناصرالدینشاه قاجار، کتاب شعر
«جودی» یا «جوهری» و کتابی با عنوان «ریاض» گرفته شده است. با این حال، بهندرت از
اشعار شاعران محلی استان استفاده میشود. اشعار چاووشخوانی پارهای غمگنانه و
سوگوارانه؛ بعضی در مورد شهادت ائمه معصومین، بعضی ندای سلام و لیبک به ائمه و
عتبات و برخی دیگر نیز وصف حال زوار، زیارتگاهها و مشاهده هستند