الهام بهروزی: چهرهها و نخبههای فرهنگی سرمایههای ارزشمندی هستند که نقش موثری در پویایی و توسعه فرهنگی کشور ایفا میکنند. بیشک دولت سیزدهم برای جریانسازی و حرکتهای انقلابی و مبارزه با هجمههای فرهنگی که امروز از سوی دشمنان بیش از هر زمانی بر کشور وارد میشود
الهام
بهروزی
چهرهها
و نخبههای فرهنگی سرمایههای ارزشمندی هستند که نقش موثری در پویایی و توسعه
فرهنگی کشور ایفا میکنند. بیشک دولت سیزدهم برای جریانسازی و حرکتهای انقلابی
و مبارزه با هجمههای فرهنگی که امروز از سوی دشمنان بیش از هر زمانی بر کشور وارد
میشود، نیاز به درایت و ایدههای نخبههای فرهنگی متعهد، متفکر و کارامد دارد؛
اما شوربختانه این روزها در برخی از نقاط کشور شاهد بدرفتاری با این سرمایههای
انسانی صاحبدانش هستیم که نمونه بارز آن را در استان بوشهر میبینید؛ چندی پیش
عبدالمحمد شعرانی، یکی از این نخبههای هماستانی در حوزه فرهنگی و آموزشی، برای
تصدیگری مدیریت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان بوشهر از سوی استاندار
انتخاب شد.
او پس
از معرفی به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کشور به خوبی از عهده مصاحبههای
تخصصی و عقیدتی برآمد و تائیدیههای لازم را برای تصدیگری مدیریت این نهاد فرهنگی
و تاثیرگذار در حوزه کودک و نوجوان کسب کرد. در ادامه فرایند انتصاب شعرانی در
کانون پرورش فکری بدون هیاهو طی شد؛ اما درست زمانی که قرار بود معارفه شود، به
یکباره همه چیز کن فیکون شد و در این میان، حرفها و شایعاتی هم در شبکههای مجازی
منتشر شد که صحت و سقم آن را فقط گذر زمان میتوانست مشخص کند. حال که یک ماه از
این بدرفتاری با شعرانی میگذرد و نه استاندار و نه هیچ مقام مسوولی هم خود را
موظف به پاسخگویی به این نخبهکشی در استان نمیکند، نگارنده به این موضوع ورود
کرده است تا حقیقتهای پشتپرده و ضد و بندهای یکسری افراد کوتهنظر و تفرقهافکن
آشکار شود.
در
این میان، برخی از منابع آگاه میگویند که تحت فشار برخی از افراد در ستاد رئیسی
در استان و همچنین برخی نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی این بدرفتاری با
عبدالمحمد شعرانی صورت گرفت؛ چراکه هم نظر استاندار و هم مدیرعامل کانون پرورش
فکری کودکان و نوجوانان با مدیریت او در استان مساعد بوده است. بیشک اگر این
موضوع واقعیت دارد که باید برای فرهنگ استان گریست که افرادی با سیاسیبازی اعتبار
یک نخبه را زیر سوال میبرند و در راه پیشرفت او کارشکنی میکنند. بدون تردید
ادامه آن تبعات بدی برای استان خواهد داشت؛ چراکه این اقدامات بیشک اعتبار
استاندار و نیروهای نخبه استان را بیش از پیش زیر سوال میبرد.
بهراستی
چه کسی پشت این بازی است؟! کدام نماینده دارد در امور استاندار دخالت میکند و زیر
پای نیروهای جوان و نخبهای که از سوی استانداری برای مدیریت ادارات کل استان
معرفی میشوند، در وزارتخانهها خالی میکند؟! کدام مسوول یا فردی متر و معیار
انقلابی بودن این افراد را تعیین میکند؟! کدام فرد دارد توانایی نخبههای استانی
را با جناحبندیهای سیاسی زیر سوال میبرد؟! متاسفانه تاکنون اعتبار بسیاری از
گزینههای مستعد و صاحب ایده از سوی برخی از جریانهای خاص و یکی دو نماینده منفعل
و سهمخواه در استان بوشهر به سخره گرفته شده است که این مساله نه تنها تاسفبرانگیز
است؛ بلکه مایوسکننده است!
شاید
در این میان، احمد محمدیزاده، استاندار بوشهر برای اینکه جو استان آرام بماند و
تنشی در حوزه انتصابات پدید نیاید، مقابل سهمخواهی این نمایندگان و نظرات اشتباه
و یکسویه برخی از جریانهای خاص در استان، راه سکوت و مدارا را در پیش گرفته است
و حتی چندی پیش در واکنش به تذکر سخنگوی شورای نگهبان به دخالتهای برخی از
نمایندگان استان در انتصابات، تاکید کرد که هیچ نمایندهای در انتصابها دخالتی
نداشته است اما شواهدی موجود است که واقعیت چیز دیگری است و یکی از نزدیکان
نمایندهای در جمعی ادعا کرده است که «تا ما هستیم شعرانی پایش به کانون پرورش
فکری کودکان و نوجوانان باز نمیشود».
بیشک
تقسیم نیروهای نخبه به نیروهای انقلابی و غیر آن، حرکت اخلاقی و پسندیدهای نیست؛
چراکه تمام این افراد در این کشور و با عشق به این آب و خاک بالنده شده و با ایدهها
و خلاقیتهای خود سعی در پیشرفت و توسعه جامعه دارند و قطعا خدمت به جامعه بهمعنای
انقلابی بودن است.
متاسفانه
برخی بر این باورند که اگر جوانی محاسن بگذارد یا انگشترهای عقیق و شرفالشمس و…
دست کند یا فلان رفتار را در شبکههای اجتماعی داشته باشد، میشود نیروی انقلابی!
بهراستی معیارهای انقلابی بودن کدام است؟! تخصص، اندیشه، عمل و خدمت به همنوع یا
داشتن محاسن و وصل شدن به پارهای از جریانهای سیاسی و خوشخدمتی به برخی از
دفاتر نمایندگان مجلس؟ قطعا انقلابی خواندن برخی افراد، دستاویزی است که این روزها
از سوی عدهای خاص دارد در این جامعه خسته و بحرانزده باب میشود تا شکاف در
جامعه بیشتر شود و برابری و شایستهسالاری جای خود را به پخمهگزینی بدهد.
شاید دیگر وقت این رسیده است که استاندار با
قاطعیت پای گزینههای خود که اغلب نیروهای متعهد، جوان و نخبه هستند، برای مدیریت
ادارات کل استان در مقابل این دو نمایندهای که برای مردم حوزه انتخابی خود کمترین
دستاوردها را داشتهاند، بایستد و انگیزه و اعتبار این گزینهها را حفظ و به همگان
یادآوری کند.
یکی
از این گزینهها عبدالمحمد شعرانی همان معلم صبور سالهای نه چندان دور کوچکترین
مدرسه دنیا در کالوست که توانست با خوشخدمتی و باور عمیق به آرمانهای انقلاب
اسلامی روزهای سختی را در این روستا محروم برای باسواد کردن فرزندان ایران پشت سر
بگذارد. در انقلابی بودن وی هیچ شک و شبههای نیست. منتها چون شعرانی سعی کرده است
وارد بازیهای سیاسی نشود و صرفا بهدنبال ایدهپردازی و اجرای طرحهای خلاقانه در
سیستم آموزشی بهویژه در حوزه سلامت دانشآموزان است، امروز از سوی افرادی خاص هدف
قرار گرفته است که این افراد یا کسانی هستند که از توانایی و خلاقیت شعرانی در
ادارهکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واهمه دارند یا نمایندگانی هستند که شعرانی
در ستاد تبلیغاتیشان هزینه نکرده است. بنابراین برای این دو گروه، مدیریت فردی
توانمند، مستقل و باسواد و ایدهپرداز نگرانکننده است.
در
این میان، باید اعتراف کرد که عبدالمحمد شعرانی به دلیل کارنامه درخشانی که از خود
در سیستم آموزشی استان و کشور ارائه کرده است، گزینه مناسبی برای مدیریت کانون
پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان بوشهر است؛ اما با وجود اینکه حکم وی امضا شد
ولی هر بار مراسم معارفه شعرانی به دلایل نامعلوم به تاخیر افتاد. آخرین بار قرار
بود پنجشنبه، پنجم اسفندماه ۱۴۰۰ با حضور محمدتقی ایرانی در آیینی در سالن آمفیتئاتر
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان معارفه شود اما درست در لحظه آخر برگزاری این
آیین منتفی شد.
ظاهرا
یکی از دلایل مخالفان وی، این است عبدالمحمد شعرانی در دولت تدبیر و امید پست
داشته است؛ بهانهای که در عین مضحک بودن، موجب نخبهکشی در استان میشود؛ چراکه
شعرانی در این سالها اقدامات انقلابی و خودجوش موثری در حوزه سلامت و ارتقای
مطالعه دانشآموزی با اجرای طرحهای سلامتآفرین و کتابمحور در مدارس نقاط محروم
و کمتربرخوردار انجام داده است.
با
مطالعه کارنامه شعرانی مشخص میشود که او در این سالها به دور از هرگونه حاشیه و
رفتن به سمت بازیهای سیاسی، عمده همت خود را برای خدمت به کودکان این سرزمین گذاشته
است. او فردی است که به خوبی کودکان و نیازها و روحیاتشون را میشناسد و با توجه
به ظرفیتهای موجود میتواند فرصتهای منحصربهفردی را برای رشد و شکوفایی استعداد
و خلاقیت کودکان بوشهری در مجموعه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فراهم آورد.
بدیهی
است اعتماد کردن و فرصت دادن به نیروهای جوان و متخصص در پستهای مدیریتی استان
کمترین کاری است که برای توسعه استان میتوان انجام داد؛ این موضوع مهمی است که
متاسفانه از نگاه خیلی از افراد مدعی دور مانده است و فقط خطکشی بهدست گرفتهاند
تا میزان انقلابی بودن نیروهای نخبه استان را تعیین کنند و دانش و تخصص آنها هم
ظاهرا چندان مهم نیست.
متاسفانه
این کارشکنیها تنها در زمینه انتصاب مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
استان بوشهر اتفاق نیفتاده؛ بلکه در بسیاری از ادارات میتوان رد پای افرادی را در
تعیین گزینه برای مدیریت این نهادها دید که در این میان یکی دو نماینده هم عزم خود
را جزم کردند تا به هر شکلی در مقابل استاندار بایستند و گزینههای خود را مدیر
این ادارات کنند. این در حالی است که هیچکدام حق دخالت در انتصابات را ندارند و
این تنها استاندار است که بر اساس درایت و شناخت و تخصص نیروهای بومی اقدام به معرفی
آنها برای تصدیگری مدیریت دستگاههای دولتی میکند و محمدیزاده واقعا در این
مدت صبوری به خرج داده که از کارشکنیهای این نمایندگان و دخالتهای افراد و جریانهای
خاص در انتصابات گذشته و سعی کرده است در این حوزه با کمترین تنش پیش برود.
به
هرحال نگارنده قصد ورود به حوزه انتصابها را نداشت ولی با توجه به رزومه درخشان
عبدالمحمد شعرانی پسندیده نیست که با رفتارها و نگاههای سلیقهای، اعتبار و
جایگاه این نیروی نخبه هماستانی را زیر سوال برد. در آخر باید آقای استاندار
پرسید که اصلیترین دلیل تاخیر یا لغو آیین تودیع و معارفه مدیرکل کانون پرورش
فکری کودکان و نوجوانان استان بوشهر چیست؟